loading...

طلاق از طرف خانم

بازدید : 214
جمعه 12 آذر 1400 زمان : 14:57

گاهی اوقات ناسازگاری زوجین در همان روزهای اول دوران شیرین عقد و قبل از تشکیل زندگی مشترک و مستقل در کنار هم آشکار می گردد که ممکن است دلایل متعددی داشته باشد.

یکی از اصلی‌ترین اختلافات در دوران عقد و نامزدی مسائلی مانند اجبار دختر به ازدواج، پایین بودن سن دختر و پسر و عدم درک آنها از هم، از دست رفتن اعتماد نسبت به همدیگر، شک به انتخاب، اختلافات خانواده‌ها، طولانی شدن زمان دوران عقد، مشکلات مالی و اجتماعی، بیکاری پسر، مشکلات اخلاقی و پایبند نبودن به وصلت و عقدی که صورت پذیرفته و بسیاری از مشکلات عدیده دیگر زن و مرد را به جدایی از یکدیگر رهنمون می کند که نهایتا نتیجه این اختلافات، منجر به طلاق خواهد‌ شد و در صورت عملی کردن این تصمیم، طلاق توافقی یکی از بهترین و سریعترین و حتی ارزان‌ترین راه های جدایی به حساب می آید.

اما توجه کنید اگر زن بخواهد در دوران عقد و به اصطلاح عامه دوران نامزدی جدا شود بایستی یکی از شروط ۱۲ گانه مندرج در عقدنامه را اثبات کند تا مراحل طلاق راحت تر و سریعتر طی شود.

در ادامه مطالب زیر به شرح مفصل این موضوع می پردازیم.

اینستاگرام وکیل دادفر

انواع طلاق در دوران عقد

طلاق در دوران عقد از طرف مرد

طلاق در دوران عقد از طرف زن

طلاق در دوران عقد به صورت توافقی

طلاق توافقی در دوران عقد (نامزدی)

باتوجه به اینکه هیجانات اولیه در شروع دوران متاهلی امری طبیعی ست اما امکان دارد بعد از گذشت مدت زمانی دختر و پسر بنا بر مسائلی بسیار پیش افتاده و یا بالعکس بسیار گسترده و ریشه دار دچار عدم تفاهم شوند و در نتیجه تصمیم به پایان دادن به این وصلت شوند. گرچه بسیاری از اختلافات در این دوران طبیعی و قابل حل است اما در مواردی زیاد شدن اختلافات و دعوا و درگیری در روابط زوجین و عدم سازش آنها با همدیگر در این دوران ممکن است مانعی برای ادامه ارتباط و حتی جدایی در دوران عقد شود. در نتیجه یکی از بی دردسرترین راهای جدایی طلاق توافقی ست یعنی زوجین بنا بر توافقاتی که میکنند می‌توانند هرچه سریعتر به این وصلت پایان دهند. طلاق توافقی در دوران عقد یعنی توافق بر سر مسائلی مانند مهریه و سایر امور مالی زوجه که تعیین و تکلیف در آن بر عهده طرفین قرار داده شده به عبارتی زوجین هرگونه توافقی بر روی مهریه داشته باشند، قانون به آن احترام می گذارد.

“نکته مهم اینکه اگر دوران عقد، عدم نزدیکی (دخول) یا باکره بودن یا نبودن مطرح باشد یعنی زوجین هیچ گونه رابطه زناشویی با یکدیگر نداشته باشند و این مسئله در هنگام طلاق مطرح باشد چه اینکه از نوع توافقی باشد و چه از جانب هر کدام از زوجین یعنی به صورت یک‌طرفه، مهریه نصف خواهد شد مگر اینکه توافق دیگری بین آن ها باشد. مثل اینکه زوجه ادعایی در خصوص مهریه نداشته باشد و در قبال طلاق (توافقی) مهریه خود را به همسر بذل یعنی بخشش نماید. ”

این مطلب را حتما بخوانید: وکیل ماهر طلاق توافقی

باکره نبودن در طلاق توافقی در دوران عقد

موضوع باکره نبودن در طلاق توافقی در دوران عقد یکی دیگر از مواردی است که امروزه ابعاد گسترده آن از طریق تعدد پرونده ها به وضوح قابل مشاهده است و یکی از رایج ترین مشکلات بین زوجین در موقع مطرح کردن بحث طلاق توافقی در دوران عقد می‌باشد.

در واقع از جملا مشکلات زوجینی که عقد کرده ولی هنوز وارد زندگی مشترک نشده اند و بنا بر دلایل متعددی به جدایی و طلاق فکر می‌کنند وجود رابطه زناشویی ببن آنها و عدم بکارت زوجه است زیرا در جدایی های دوران نامزدی یا همان دوران عقد یکی از معیارهای اصلی دادگاه برای تعیین مهریه زن، باکره بودن زوجه است، زیرا وجود هرگونه رابطه جنسی بین زوجین، بعد از عقد نکاح هیچ گونه مشکل قانونی و شرعی ندارد ولی از دید بسیاری از خانواده ها رابطه زناشویی کامل منوط به شروع زندگی مشترک بین پسر و دختر است، بنابراین رویه اکثر دادگاه های خانواده هم بر این است که اگر زوجه ادعا کند که دارای پرده بکارت است و مرد هم در این باره موافق همسر خود باشد باز هم از طرف این محاکم، خانم جهت معاینه به پزشکی قانونی ارجاع داده خواهد شد.

“نکته دیگر اینکه باکره نبودن در طلاق توافقی در دوران عقد، داری عده نیز هست به عبارتی زوجه بعد از طلاق توافقی مکلف به‌ نگه داشتن عده می‌باشد و بعد از پایان این مدت است که می‌تواند ازدواج مجدد داشته باشد.

اما توجه داشته باشید که در صورت دوشیزه بودن، عده طلاق برای زن وجود نخواهد داشت. ”

زمانی که فردی فوت می‌کند و اموالی از ایشان باقی مانده باید این اموال بین وراث قانونی ایشان تقسیم شود. برای تقسیم این اموال نیاز به دریافت گواهی انحصار وراثت است. بعد از دریافت گواهی انحصار وراثت، وراث متوفی می‌توانند تصمیم بگیرند که برای تقسیم و تحریر ترکه اقدام کنند یا خیر. اگر بخواهنم به یک وکیل در ایران وکالت دهند می‌توانند در حدود اختیارات وکیل مشخص کنند که حق تقسیم و فروش اموال را دارد یا بدون حق فروش و تقسیم فقط باید گواهی انحصار وراثت را دریافت کند.

چگونه به وکیل در ایران وکالت دهیم؟

وزارت امور خارجه ایران برای انواع امور وکالتی، حقوقی و کنسولی ایرانیان خارج از کشور سایتی به نام سامانه میخک را راه‌اندازی کرده است. ایرانیان خارج از کشور برای انواع امور مربوط به احوال شخصیه یعنی انحصار وراثت، ازدواج می‌توانند از طریق سامانه میخک به یک وکیل در ایران وکالت دهند. برای این کار باید ثبت نام در سامانه میخک را انجام دهند. بعد از تکمیل ثبت نام باید نوع خدمت مورد نظر را انتخاب کرده، اطلاعات را تکمیل و مدارک مورد نیاز را بارگذاری کنند. بعد از انجام این مراحل یک کد رهگیری دریافت می‌کنند که به کمک آن می‌توانند احراز هویت را انجام دهند تا وکیل در ایران بتواند وکالتنامه را دریافت کند. افرادی که قصد دارند به وکیل انحصار وراثت وکالت دهند می‌توانند فقط برای دریافت گواهی انحصار وراثت یا تقسیم و تحریر ترکه وکالت دهند.

ثبت نام در سامانه ثنا

سامانه ثنا متعلق به قوه قضاییه است و برای امور ثبت دادخواست، ایلاغیه‌های قضایی و اظهارنامه‌ها راه‌اندازی شده است. از آذر ماه 1395 ایرانیان خارج از کشور هم می‌توانند از خدمات این سامانه استفاده کنند. برای مثال اگر می‌خواهید به وکیل انحصار وراثت در ایران وکالت دهید. می‌توانید در این سامانه ثبت نام و احراز هویت انجام دهید. بعد یک قرارداد الکترونیک به کمک وکیل ثبت می‌کنید تا ایشان بتواند از ایران پیگیر امور انحصار وراثت شما باشد.

موسسه حقوقی دادنیک

دادنیک، یک موسسه حقوقی ویژه ایرانیان خارج از کشور است که خدمات حقوقی، وکالتی و کنسولی را به ایشان ارائه می‌دهد. موسسه دادنیک متشکل از وکلای پایه یک دادگستری است که به صورت تخصصی در زمینه امور حقوقی خانواده، انحصار وراثت و امور کنسولی فعالیت می‌کنند. اگر برای ثبت وکالتنامه در سامانه میخک نیاز به راهنمایی دارید یا به دنبال وکیل انحصار وراثت در ایران هستید می‌توانید از طریق واتس‌آپ با کارشناسان حقوقی دانیک در ارتباط باشید و راهنمایی دریافت کنید.

منبع:خبرگزاری تسنیم

بازدید : 211
شنبه 22 آبان 1400 زمان : 0:19

آیا باید طلاق بگیرم؟

اگر از خود می‌پرسید «آیا باید طلاق بگیرم؟»، بدانید که تنها نیستید. نتیجه یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۵ نشان داد نیمی از افراد متأهل به طلاق فکر کرده بودند. با وجود این، تصمیم به طلاق تصمیمی کاملا شخصی است که عوامل مهمی در نتیجه آن نقش دارند. این عوامل موجب می‌شوند شما تصمیم بگیرید به زندگی ادامه دهید و مشکلات زناشویی‌تان را حل کنید یا راه جدایی را پیش بگیرید.

نشانه‌های واضحی وجود دارد که نشان می‌دهد ازدواج شما به پایان رسیده (خیانت، نبود ارتباط و تعامل کافی، رفتارهای سمی، سوء‌رفتار، و…). با وجود این، بیشتر نشانه‌های طلاق بسیار نامحسوس‌اند و برای شناخت و پردازش آنها کمی وقت لازم است. البته اگر برخی از این نشانه‌ها برایتان فقط آشنا هستند، بدین معنا نیست که باید فورا وکیلی برای طلاق بگیرید. بسیاری از این نشانه‌ها به شما یادآوری می‌کنند که به کمک نیاز دارید و باید به‌طریقی، مثلا از یکی از اعضای خانواده، دوست یا مشاور، این کمک و حمایت را دریافت کنید. مشاوره ممکن است زندگی‌تان را فورا بهتر نکند؛ اما به شما می‌آموزد که در آینده با دیگران (و حتی با خودتان) روابطی سالم‌تر، شادتر و قابل‌تحمل‌تر داشته باشید.

آیا باید بمانید و به زندگی مشترک با همسر خود ادامه دهید؟

همه ازدواج‌ ها، بدون استثنا، دارای مشکلات و ناملایمت هایی هستند. زمان‌هایی وجود دارد که شما همسر خود را واقعاً دوست دارید و به او عشق می‌ورزید، زمانی هم ممکن است از همسرتان متنفّر باشید و چشم دیدن او را نداشته باشید و نمی‌توانید او را تحمل کنید.

همواره ازدواج و احساسات نسبت به همسر مثل جزر و مد دریا در نوسان است. درنهایت با فرصت دادن و به‌کارگیری مهارت‌های برقراری ارتباط صحیح با همسر ، دوران‌های سخت و بحران‌های زندگی سپری می شوند.

مسئله این است که بسیاری از زوجین انتظارات بالایی از همسر خود بعد از ازدواج دارند و می‌خواهند آرزوهای گذشته خود را با ازدواج به حقیقت تبدیل کنند. نگاه واقع‌بینانه به ازدواج و دانستن اینکه ازدواج شما دوره‌هایی ناراحت‌کننده و ناخوشایند هم دارد، باعث می‌شود آسان‌تر بتوانید با مشکلات زندگی مشترک کنار بیائید.

همچنین نگاه واقع‌بینانه به زندگی و ازدواج، شما را از تصمیم‌گیری عجولانه و غیرمنطقی برای طلاق و احتمالاً پشیمانی بعد از طلاق محفوظ می‌دارد.

اگر مشکلات زندگی زناشویی شما بسیار است و به نظر می‌رسد که هرروز بدتر می‌شود چه‌کار می‌کنید؟ اگر شما انتخاب کرده‌اید که به زندگی مشترک خود ادامه دهید و امیدوار هستید همه‌چیز بهتر شود، پس باید برای حل‌ اختلافات زناشویی تلاش بیشتری کنید.

زوج‌ها باید انتخاب کنند یا خودشان به کمک همدیگر راه‌کاری برای حل مشکلات زناشویی‌ پیدا کنند یا از یک مشاور خانواده یا زوج درمانگر درخواست کمک کنند.

لری لو، نویسنده کتاب “نخستین بوسه برای خوشبختی ابدی”، می‌گوید: “اگر در زندگی خود دچار مشکل هستید، با همسر خود درد و دل کنید و مشکلات را با او در میان بگذارید تا او بتواند در کنار شما باشد و به حل مشکل شما کمک نماید. حتماً در نظر داشته باشید که مشکلات، باعث بهبود روابط زن و شوهر می‌شود.

اینکه شما به‌عنوان یک زوج برای بهبود زندگی مشترک خود از چه منابعی ( مطالعه کتاب ، شرکت در کلاس‌ها و کارگاه مهارت‌ های زندگی ، مراجعه به مرکز مشاوره ) کمک بگیرید، شما، همسر و فرزندان تان حتماً از مزایای یک ازدواج موفق و شاد بهره‌مند خواهید شد.

پس‌ازاینکه تمام تلاشتان را کردید اگر تصمیم به طلاق انتخاب شماست، حداقل می‌توانید با آگاهی از این‌که تمام سعی خود را برای نجات ازدواج و حفظ رابطه انجام داده‌اید، بعداً از این اقدام خود احساس پشیمانی نمی‌کنید.

۱. درمورد خود‌تان دچار شک و تردید شده‌اید

طلاق، تردید به خود

وقتی دیگر اولویت شریک زندگی‌تان نیستید ـ یا بدتر از آن، او برایتان ارزشی قائل نیست ـ کم‌کم نسبت به ارزش وجودتان دچار شک و تردید می‌شوید. بنا به‌ گفته ماریا سالیوان، متخصص روابط زناشویی، «وقتی دائما تحقیر شوید یا به افکارتان اهمیتی داده نشود، ممکن است شغل، ‌خانواده و محیط‌های دیگر اجتماعی‌تان تحت‌تأثیر این احساس منفی قرار گیرد و گمان کنید بی‌اهمیت و بی‌ارزش هستید. همچنین درمورد تمام توانایی‌هایی که زمانی به آنها اطمینان داشته‌اید دچار شک و تردید شوید.» سالیوان می‌گوید بدتر از همه زمانی است که شریک زندگی‌تان گناه هر مشکلی را به گردنتان بیندازد و شما را مقصر اصلی بداند.

وقتی شریک زندگی‌تان نمی‌خواهد نگاهی در آینه به خود بیندازد و درک نمی‌کند در ازدواج باید سازش و مصالحه وجود داشته باشد تا همه‌چیز خوب پیش برود، علامت این است که او دیگر علاقه‌ای به این رابطه ندارد.

۲. شریک زندگی‌تان دیگر برای حفظ زندگی تلاش نمی‌کند

زندگی متأهلی پر از چالش و انواع مشکلات است. بنا بر نظر آلیسا بومن، نویسنده کتاب «پروژه‌ای با نام خوشبختی برای همیشه»، زن و شوهر هر دو برای حل مشکل باید احساس مسئولیت کنند، نه اینکه بار مشکل فقط روی دوش یک نفر باشد. نباید فقط مرد یا زن به‌دنبال راه‌حلی برای برطرف‌کردن مشکل باشد، زیرا با این روش به جایی نخواهند رسید.

سالیوان هم با این گفته موافق است. به‌نظر او: «وقتی همسرتان در برابر مشکلات احساس مسئولیت نکند، طبیعی است که احساس کمبود کنید.» از مسائل و مشکلات بزرگ گرفته تا گفت‌وگوهای روزمره، زن و شوهر باید با یکدیگر گفت‌وگو کنند. اگر شریک زندگی‌تان تمایلی به این کار نداشته باشد، مسلما گفت‌وگوی مناسبی رخ نمی‌دهد و مشکلی حل نمی‌شود و این به‌معنای پایان راه است.

۳. شما دیگر این زندگی را دوست ندارید و برای آن تلاشی نمی‌کنید

زن و شوهر هر دو باید برای حفظ زندگی تلاش کنند. اگر علاقه‌ای به مشاورۀ ازدواج ندارید یا نمی‌خواهید مشکلی را حل کنید، این شاید نشانه دیگری باشد که باید تصمیم به طلاق بگیرید و از همسرتان جدا شوید. سالیوان می‌گوید: «اگر احساسات سرکوب‌شده‌تان آن‌قدر زیاد است که حل مشکلات برایتان اهمیتی ندارد، زمانش رسیده از این زندگی بیرون بیایید.»

البته ممکن است به‌دلیل اینکه گمان می‌کنید شما مقصر وضعیت به‌وجودآمده نیستید تلاشی برای بهبود آن نکنید. دکتر گری براون، درمانگر مشکلات زناشویی می‌گوید: «بیشتر ما تمایل داریم گناه تمام مشکلات پیش‌آمده در زندگی زناشویی‌مان را به گردن طرف مقابلمان بیندازیم؛ اما معمولا زن و شوهر ۵۰/۵۰ مقصرند. وقتی زن و شوهر به این موضوع واقف باشند، هرکدام از آنها در برابر ۵۰ درصد از قصور خود، ۱۰۰درصد مسئولیت خود را می‌پذیرند.» البته اگر نمی‌خواهید نقص‌های خود را بپذیرید، این هم علامت دیگری است که باید متارکه کنید.

۴. برای گفت‌وگوی رودررو زمان کمی می‌گذارید

تصمیم به طلاق، نبود گفتگوی رودررو

سر خود را با مسائل کاری بیش‌ازحد شلوغ‌کردن یا بیشتر اوقات مشغول تماس تلفنی با دیگران بودن نشان‌دهنده این است که زندگی زناشویی‌تان به‌ خطر افتاده است؛ به‌ویژه که این رفتارها را هم به‌عمد انجام دهید. داون کاردی، وکیل خانواده می‌گوید: «مقداری کار مشخص در روز وجود دارد که هرکس مجبور است آن را انجام دهد؛ اما وقتی می‌بینید حجم این کارها هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود تا جایی ‌که تمام وقت‌تان، به‌ویژه روزهای تعطیلتان را هم می‌گیرد، بدین معناست که شما از همسرتان فاصله گرفته‌اید.»

الین ساویج، نویسنده کتاب «اتاق تنفس» می‌گوید: «بین زن و شوهرهایی که معمولا به ته خط رسیده‌اند اغلب فاصله می‌افتد یا آنها قبل از اینکه به‌طور رسمی از هم طلاق بگیرند، از یکدیگر فاصله می‌گیرند.» او ادامه می‌دهد: «اگر شما دیگر وقتی برای یکدیگر ندارید یا اگر یکی از شما یا هر دویتان تمام وقت‌تان را صرف کار، دوستان یا اینترنت می‌کنید و در عین حال وقتی کنار یکدیگر نیستید راحت‌ترید، یعنی اینکه شما از یکدیگر جدا شده‌اید و زندگی زناشویی‌تان به‌طور غیررسمی به پایان رسیده است.»

۵. به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهید یا از همدیگر حمایت نمی‌کنید

سیدنی سروتو، دکتر روان‌شناس و مربی زندگی می‌گوید: «شنیدن صحبت‌های همسر، با تمام دل‌وجان، برای بقای زندگی زناشویی حیاتی است. وقتی هیچ‌یک از زوجین برای شنیدن حرف‌های دیگری وقت نمی‌گذارد، نشان می‌دهد افکار و احساسات‌شان برای یکدیگر اهمیتی ندارد. این وضعیت بیشتر مواقع باعث می‌شود یکی از زوجین یا هر دو به‌دنبال شخص دیگری باشند تا بتوانند به او اعتماد کنند، که در نهایت به خیانت منجر می‌شود.»

منبع:https://www.ana.press/news/616929/%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF

بازدید : 246
پنجشنبه 6 آبان 1400 زمان : 18:04

گرفتن گواهی انحصار وراثت مدت ندارد به عبارت دیگر هر زمان می توان برای آن اقدام کرد. نکته مهم این است که اگر شخص فوت شده بعد از فروردین ۹۵ فوت شده باشد حتی برای تأخیر در پرداخت مالیات بر ارث و اظهارنامه مالیاتی هم جریمه در کار نخواهد بود.

فرزندی که قبل از پدر یا مادر فوت کند ارث نخواهد برد فرض کنید پدری ۴ فرزند داشته باشد و یکی از فرزندان در سال ۹۸ و مادر در سال ۹۹ فوت کرده باشد وراث پدر فقط ۳ فرزند باقی مانده است و نه نوه یعنی فرزندان فوت شده ارثی نخواهد برد. در مثال دیگر فرض کنید پدر در سال ۹۸ فوت کرده و ۴ فرزند داشته و یکی از فرزندان در سال ۹۹ فوت می کند در این صورت نوه قدرالسهم پدر یا مادرش از پدربزرگ ارث می برد.

مالیات بر ارث چقدر است و به چه چیزهای دیگری تعلق می گیرد؟ به طور خلاصه: الف) وراث طبقه اول کسانی که شهید اعلام می شوند مالیات بر ارث ندارند. ب) وسایل منزل متوفی هر چند گران قیمت و نفیس مالیات ندارد. ج) برای دریافت وجوه در بانک متوفی ۳% مالیات است. د) ۲% وسایل نقلیه موتوری مالیات است. هـ) برای اموال غیر منقول (املاک) حدود ۱۵% ماخذ ارزش های مالیاتی املاک – که بسیار کمتر از قیمت معاملاتی در مشاورین املاک و جامعه است – برای طبقه اول و حدود ۳۰% طبقه دوم و حدود ۶۰% طبقه سوم – یک مثال عمومی و کاربردی: وقتی شما آپارتمانی را بخواهید به صورت سند رسمی در دفتر اسناد رسمی انتقال دهید فروشنده بایستی مالیات نقل و انتقال پرداخت کند. این میزان مالیات را ۳ برابر کنید میزان مالیات بر ارث آن آپارتمان به دست می آید.

بر طبق قانون جدید مالیات های مستقیم دیگر لازم نیست که همه ورثه اظهارنامه مالیاتی بدهند و کل مالیات بر ارث پرداخت شود. فرض کنید که بعضی از ورثه همکاری نمی کنند یا مالیات نمی دهند یا خارج از کشور هستند و امثالهم. در حال حاضر هر کدام از ورثه می تواند به قدرالسهم خودش مالیات پرداخت کند و بدیهی است، همان میزان سهم خود هم حق تصرف حقوقی و احیاناً فروش آن را دارد.

انحصار وراثت با تقسیم اموال کاملاً متفاوت است اگرچه در اصطلاحات عامیانه بعضی می گویند یا می پرسند که انحصار وراثت خانه مثلاً چگونه است. در واقع آنها سؤال در تقسیم اموال دارند. عنایت داشته باشید که در شورای حل اختلاف و در دادخواست صدور گواهی انحصار وراثت، تقسیم اموال انجام نمی شود و اساساً لیست اموال هم در گواهی مذکور ذکر نمی شود. فقط میزان سهم هر یک از ورثه از ماترک (آنچه ارث رسیده) مشخص می شود.

در عمل محدودیتی برای اعتراض و درخواست اصلاح رأی گواهی انحصار وراثت وجود ندارد و هر کس این (ذینفع) که مدعی است اشتباهی رخ داده می تواند اعتراض و درخواست اصلاح کند.

نکته کاربردی که باید بدانیم این است که لزوماً یکی از ورثه نباید درخواست صدور گواهی حصر وراثت کند. قانون حصر وراثت چنین است که اگر شخصی نفعی در گواهی مذکور هم دارد می تواند با اثبات آن دادخواست حصر وراثت متوفی را به شورا تقدیم کند. مثلاً فرض کنید شما چکی از شخصی دارید که فوت شده است بدیهی است که بایستی بر علیه وراث اقامه دعوی کنید و وراث هم به هر دلیل انحصار وراثت نکرده اند و یا شما (طلبکار) به آن دسترسی ندارد. در اینجا صاحب و دارنده چک می تواند تقاضای صدور انصار وراثت متوفی صاحب چک را کند.

ورثه کسی است که زنده باشد. اگرچه که به صورت حمل و در شکم مادر باشد بنابراین اگر فرزندی قبل از والدین فوت کرده باشد نه او نه فرزندانش ارث نمی برند.

خوانده در دادخواست انحصار وراثت وجود ندارد، تعبیر ما حقوقی ها از امور حسبی است و دعوی ترافعی نیست که خوانده داشته باشد.

در خصوص دریافت مجدد گواهی انحصار وراثت هم به کرات سؤال می شود به صورت خلاصه اینکه هر وقت بخواهید می تواند به شعبه شورای صادر کننده رأی مراجعه کنید و درخواست کپی برابر اصل کنید و محدودیتی نیست. ولی اگر سابقاً انحصار ورثه ای شده باشد که گم شده باشد که را اصلاً نمی دانیم کجا بوده دیگر چاره ای نیست به جز درخواست مجدد گواهی انحصار وراثت.

یکی از تشریفات گرفتن گواهی انحصار وراثت شهادت شهود است. از شرایط استشهادیه این است که ۳ نفر بایستی به دفتر اسناد رسمی مراجعه کنند و فرم مربوطه که در آن اسم و مشخصات متوفی و تاریخ فوت ایشان و مشخصات ورثه است را امضاء کنند و سر دفتر اسناد رسمی گواهی امضاء کند. هزینه گواهی امضاء و استشهادیه برای هر شاهد در سال ۱۳۹۹ شصت هزار تومان است.

یکی دیگر از تشریفات صدور گواهی انحصار وراثت نامحدود انتشار آگهی در روزنامه کثیرالانتشار است. دانستن چند نکته ضروری است. الف) کلیه پروسه نشر آگهی توسط خود شورای حل اختلاف انجام می شود. ب) دانستن اینکه در کدام روزنامه چاپ شده و نسخه ای از آن را داشته باشید. نه اهمیت دارد و نه مزیتی. ج) شورای حل اختلاف به جهت نشر آگهی انحصار وراثت مبلغ و هزینه ای دریافت نمی کند.

سخن از انحصار وراثت محدود و نامحدود پیش آمد تفاوت. اولاً در این است گواهی انحصار وراثت محدود نیازی به انتشار آگهی در روزنامه کثیرالانتشار ندارد و ثانیاً در مواردی که متوفی مالی نداشته (کمتر از ۵۰ میلیون تومان) باشد گواهی انحصار وراثت محدود مفید فایده است.

رویه همه شوراهای حل اختلاف در صدور گواهی پیش گفته این است که اگر وراث، طبقه دوم ارث باشند. در این خصوص از اداره ثبت احوال محل استعلام به عمل می آید تا محرز گردد که کسی از طبقه اول باقی نمانده است. همچنین در طبقه اول نیز اگر مدارک همه وراث (شناسنامه ها) کامل نباشد، رویه غالب شوراها چنین است که از اداره ثبت احوال استعلام می کنند.

معنای حقوقی ارث به معنای عرفی آن بسیار نزدیک است، به لحاظ عرفی، ارث مالی است که بعد از فوت شخص به بازماندگان و وارثان او تعلق می‌گیرد که البته در این خصوص مقررات و قواعد تقسیم ارث باید مورد رعایت قرار بگیرد بر اساس مقررات قانونی، ارث عبارت است از انتقال قهری حقوق (انتقال مال منقول یا غیر منقول یا مطالبات کسی به دیگری است بدون این که بین آن دو توافقی صورت گرفته باشد) و دارایی متوفی به ورثه او که از زیر مجموعه‌های حقوق مدنی است.

این معنا از ارث مشابه مفهوم ترکه نیز است، ترکه عبارت است از همه اموال و حقوق مالی که پس از پرداخت شدن تعهدات شخص متوفی به بازماندگان یا وارثان شخص تعلق می‌گیرد. نکته مهمی که در خصوص ارث وجود دارد آن است که تقسیم ارث تنها پس از ادای حقوق و دیونی که بر عهده میت است امکانپذیر است، ابتدا باید هزینه‌های کفن و دفن میت، بدهی‌های مالی او و وصیت او انجام شود و سپس نوبت به تقسیم ارث می‌رسد.

بنابراین پس از فوت متوفی، شیوه تقسیم ارث او همواره یکی از اصلی‌ترین مسائل در خانواده‌ها است، لازم ذکر است که سهم الارث ورثه در قوانین ارث مشخص شده که با آگاهی نسبت بدان بسیاری از مشکلات در خانواده‌ها در این زمینه حل خواهد شد.

منبع»خبرگزاری فارس

بازدید : 318
پنجشنبه 21 مرداد 1400 زمان : 18:48

حتما شما هم درباره بخشیدن مهریه خانم و گرفتن حق طلاق و حضانت فرزند شنیده‌اید. در این متن قرار است به صورت کامل درباره این موضوع توضیح دهیم که آیا امکان بخشیدن مهریه و گرفتن حق طلاق یا حضانت فرزند وجود دارد یا خیر؟ همچنین شما می‌توانید به صورت رایگان از کارشناسان حقوقی موسسه دادسو درباره طلاق توافقی، طلاق با داشتن حق طلاق، بخشیدن مهریه در ازای گرفتن حق طلاق، مشاوره دریافت کنید.

مهریه حق خانم هست!

در زمان عقد یک‌سری حق و حقوق به صورت قانونی برای خانم و آقا تعریف می‌شود. آقا حق طلاق را به صورت قانونی دارد و مهریه به خانم تعلق می‌گیرد. مهریه می‌تواند عندالمطالبه (در هر زمان که خانم نیاز داشت مطالبه کند) یا عندالاستطاعه (در صورت استطاعت آقا پرداخت می‌شود) باشد. بسته به نوع مهریه خانم در هر زمان می‌تواند برای مطالبه مهریه خود اقدام کند. همچنین آقا به وسیله حق طلاقی که دارد، می‌تواند با پرداخت حق و حقوق مالی (مهریه، نفقه و اجرت المثل) برای جدایی خانم اقدام کند.

بازدید : 421
پنجشنبه 7 مرداد 1400 زمان : 9:34

زنی که درخواست طلاق میدهد میتواند مهریه بگیرد ؟

‌همانطور که بارها به این موضوع اشاره کرده ایم زن به محض وقوع عقد نکاح مالک مهریه میشود و شوهر ملزم به پرداخت مهریه می باشد.

در این مورد هم اینکه زن درخواست طلاق داده باشد مانع از مهریه گرفتن زن نمی شود. اما برای اطلاعات کامل تر ادامه این مقاله را مطالعه کنید.

طبق ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به مجرد عقد زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن به نماید.

از آثار مالکیت زوجه بر مهر این است که او به مجرد عقد میتواند تمام مهریه خود را از همسرش مطالبه کند یا تمام یا بخشی از آن را ببخشد.

از طرف دیگر امتیازی که برای مرد از طرف قانون و شرع مشخص شده این است که اختیار طلاق به دست او می باشد و هر وقت بخواهد حتی بدون هیچ دلیلی میتواند به راحتی زوجه را طلاق بدهد.

با توجه به این دو نکته باید بگوییم: اگر زوجه به دادگاه درخواست طلاق بدهد ( بدون دلیل موجه ) و مهریه اش را نیز دریافت کند در این صورت دادگاه حکم طلاق را صادر نخواهد کرد. و درخواست طلاق موفقیت امیز نخواهد بود حتی اگر مهریه اش را به زوجه بذل کند.

‌به بیان دیگر طلاق حق مرد است و مهریه نیز حق زن است. پس اگر زنی بخواهد بدون دلیل مشروع از همسرش جدا شود باید رضایت او را در این خصوص جلب نماید ولی در صورتی که زنی به دلیل عسر و حرج درخواست طلاق بدهد در این صورت دادگاه بدون رضایت مرد حکم طلاق زن را صادر می کند.

به این دلیل زن نه تنها می تواند از همسرش جدا بشود و طلاق بگیرد بلکه می تواند مهریه خود را مطالبه و دریافت کند.

‌پس زن به هیچ عنوان بدون دلیل یا بدون رضایت شوهرش نمیتواند طلاق بگیرد یعنی اگر رضایت زوج برای طلاق وجود نداشته باشد زن باید دلایلی برای طلاق داشته باشد که از طرف دادگاه قابل قبول باشد تا حکم طلاق وی صادر شود.

اگر زوجه برای طلاق بتواند رضایت همسرش را جلب نماید میتواند طلاق بگیرد که این موضوع به طلاق خلع و مبارات مربوط میشود.

موجبات طلاق از طرف زن

‌در قانون دلایلی برای درخواست طلاق از سوی زن وجود دارد که یکی از آنها در ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی بیان شده است که

بر طبق آن :«در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن میتواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می نماید همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه»

‌ پس خودداری یا ناتوانی شوهر از پرداخت نفقه یکی از موجبات طلاق از طرف زن می باشد.

‌ علاوه بر ماده ۱۱۲۹ که ذکر شد طبق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی نیز هرگاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن میتواند تقاضای طلاق کند ….

‌پس اگر زوج بیشتر از ۴ سال غایب باشد می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند و دادگاه می تواند با رعایت شرایطی زن را طلاق بدهد.

‌از دیگر مواردی که به موجب آن زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق بنماید این است که بتواند عسروحرج را اثبات کند یعنی ثابت کند که در مشقت و سختی غیر قابل تحمل است.

شروط دوازده گانه طلاق در قباله ازدواج

‌پس سه موردی که ذکر کردیم یعنی اثبات عسر و حرج، غیبت شوهر و نپرداختن نفقه از موجبات طلاق از سوی زن هستند که علاوه بر این دلایل در سند ازدواج یا قباله زوجین شروطی وجود دارد که در صورت امضای زوجین، زن وکالت خواهد داشت در صورت بروز هر کدام از شرایط از دادگاه تقاضای طلاق کند و بدون خواست و رضایت شوهرش طلاق بگیرد که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم:

‌۱-شش ماه متوالی شوهر نفقه یا سایر حقوق مالی زن را پرداخت نکند و دادگاه هم نتواند او را به پرداخت آنها اجبار کند.

‌۲-بدرفتاری و سوء رفتار مرد تا حدی که زن نتواند تحمل کند.

‌۳-مرد به امراض صعب العلاج مبتلا باشد که زن نتواند ادامه زندگی بدهد و ادامه ی بودن در زندگی برای زن خطرناک باشد.

‌۴-جنون مرد در حالتی که زن تواند نکاح را فسخ کند (مثلاً مربوط به بعد از عقد باشد)

‌۵-مرد شاغل به شغلی باشد که منافی با مصالح خانوادگی یا حیثیت زن باشد (طبق نظر دادگاه) و دستور دادگاه در رابطه با ترک آن شغل را رعایت نکند.

‌۶-مرد به پنج سال حبس یا بیشتر محکوم شده باشد و مجازاتش در حال اجرا باشد.

‌۷-مرد معتاد باشد به هرگونه مواد به طوری که به اساس زندگی خلل وارد کند و ادامه زندگی زناشویی برای زن بسیار سخت باشد.

‌۸-مرد زندگی خانوادگی را بدون داشتن دلیل موجه ترک کند.

‌۹-مرد جرمی را مرتکب شود که با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه مغایر باشد و در اثر آن محکومیت قطعی پیدا کرده باشد.

‌۱۰-اگر زن از همسرش به خاطر عقیم بودن یا مشکلات جسمی دیگر بچه دار نشود و ۵ سال از این موضوع بگذرد.

‌۱۱-اگر مرد مفقودالاثر شود و شش ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.

‌۱۲-اگر مرد بدون رضایت زن همسر دیگری اختیار کند و یا اینکه بین همسرانش عدالت را اجرا نکند. ( به تشخیص دادگاه)

زنی که بدون دلیل می خواهد طلاق بگیرد

‌بنابراین اگر زوجین هنگام عقد شرایط مندرج در عقدنامه که به ذکر آن پرداختیم را امضا کنند و هرکدام از آن شروط محقق شود زن وکیل مرد در طلاق میشود که با اثبات هر کدام از شروط ۱۲ گانه می تواند بدون رضایت همسرش طلاق بگیرد

و در این صورت مهریه او پا برجا خواهد ماند و میتواند تمام آن را از همسرش مطالبه کند.

اما در صورتی که زن هیچ دلیلی برای درخواست طلاق نداشته باشد و هیچ کدام از شرایط ۱۲ گانه مذکور در فوق نیز محقق نشده باشد میتواند با جلب رضایت شوهرش اقدام به طلاق خلع و مبارات کند

که در این صورت مالی را باید به همسرش بدهد که این مال می تواند کمتر یا بیشتر یا معادل با مهریه باشد و در این نوع طلاق نه مرد امکان رجوع خواهد داشت و نه زن،

زیرا از نوع طلاق بائن می باشد مگر اینکه زوجه پشیمان شود و مال خود را پس بگیرد.

در این نوع طلاق در زمان عده زن حق رجوع به عوض را دارد که به آن رجوع به مابذل گفته میشود و در صورت رجوع طلاق بائن به طلاق رجعی تبدیل خواهد شد.

طلاق از طرف زن (زوجه) چگونه است؟

همانطور که در مباحث مربوط به طلاق گقته شد طلاق از طرف زن (خانم) یکی از سه حالت طلاق است و زمانی اجرایی می شود که خانم و یا وکیل متخصص طلاق خانم دادخواست طلاق از طرف زوجه را به دادگاه ارائه کنند. اگر خانم از طرف همسرش وکالت در طلاق (حق طلاق) داشته باشد می تواند با داشتن یک وکیل با استناد به وکالت در طلاق دادخواست طلاق را ارسال کند و در صورتی هم که وکالت در طلاق از همسرش نداشته باشد باید روال پیچیده و زمانبر طلاق از طرف زن (زوجه) را شروع کند.

قانون به خانم اجازه داده است که در شرایط های خاص و زمانی که ادامه زندگی زناشویی با همسرش قابل تحمل و امکانپذیر نیست برای طلاق اقدام کند. طلاق از طرف زن نسبت به طلاق توافقی و طلاق از طرف آقا، پیچیده تر، سخت تر و طولانی تر است. پیشنهاد می کنیم حتی اگر تمایلی برای داشتن وکیل متخصص طلاق از طرف خانم ندارید، حتما قبل از هر گونه اقدام با یک وکیل متخصص طلاق مشورت کنید و بدون مشاوره با وکیل اقدام نکنید. چون امکان دارد با یک اشتباه کوچک در اوایل یا اواسط پرونده، ضرر های بسیاری را متقبل بشوید که مهم ترین آن عدم موفقیت در دریافت حکم طلاق است.

برای طلاق از طرف زن (زوجه) دلایل خاصی باید وجود داشته باشد؟

بله. به قطعیت بدانید که برای طلاق از طرف خانم وجود دلایل محکمه پسند ضروری است. خانم باید دلایلی بیاورد که هم برای درخواست طلاق قابل قبول باشد و هم بتواند عدم رعایتشان را اثبات کند. یکی از دلایلی که خانم می تواند نسبت به آن اعتراض داشته باشد و درخواست طلاق از طف خانم بکند این است یکی از شروط ۱۲ گانه عقد رعایت نشود. منظور از شروط ۱۲ گانه اتفاقاتی مثل ترک زندگی توسط آقا، ابتلای آقا به بیماری صعب العلاج و محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر است.

عسر و حرج یکی دیگر از مسائلی است که خانم می تواند با استناد به آن قاضی و دادگاه را راضی به صدور رای بکند. منظور از عسر و حرج این است شرایطی پیش بیاید که تحملش برای خانم سخت و باشد و او را دچار مشقت بکند. عدم رابطه جنسی و یا انحراف های جنسی آقا می تواند یکی از دلایل عسر و حرج بررسی بشود. پس خانم برای ارائه دادخواست طلاق از طرف زوجه باید دلایل قابل اثبات و محکمه پسند را به دادگاه ارائه نماید.

در صورتی که طلاق از طرف زن باشد، تکلیف حضانت فرزندان چه می شود؟

در هر نوع از طلاق دادگاه مسائل مربوط به حضانت فرزندان را بر عهده زوجین می گذارد تا با هم به توافق برسند و هر نوع توافقی از نظر دادگاه قابل قبول است. اما اگر زوجین در مورد حضانت فرزند به توافق نرسیدند، دادگاه بر طبق قانون حکم می کند و بر اساس قانون حضانت فرزندان (پسر و دختر) تا هفت سالگی با مادر است و حضانت فرزند دختر از ۷ تا ۹ سالگی با پدر و حضانت فرزند پسر از ۷ تا ۱۵ سالگی با پدر است.

فرزند دختر بعد از ۹ سالگی و فرزند پسر بعد از ۱۵ سالگی از مدار حضانت خارج شده و خودش تصمیم می گیرد با کدام یکی از والدینش زندگی کند. اگر حتی فرزند با مادر هم زندگی بکند نفقه و خرجی فرزند بر عهده پدر است، چرا که نفقه از ولایت ریشه می گیرد و ربطی به حضانت ندارد. گرچه حضانت قابل انتقال است اما ولایت خیر.

بازدید : 333
يکشنبه 9 خرداد 1400 زمان : 6:33

طلاق از طرف زن
زن تحت هیچ شرایطی نمی تواند بدون دلیل و یا بدون رضایت از شوهر خود طلاق بگیرد.
بر خلاف اینکه مرد میتواند در هر زمانی زن خود را طلاق بدهد، ولی زن برای اینکه بتواند از شوهر خود طلاق گیرد
باید دلیل قانع کننده برای دادگاه داشته باشد.

درخواست طلاق از طرف زن در دوران عقد
درخواست طلاق از طرف زوجه در دوران عقد بسیار دشوارتر است ،
زیرا در این ایام علی رغم وقوع عقد نکاح هنوز زندگی مشترکی شروع نشده است
و آوردن دلیل موجه و قانونی از سوی زوجه
برای طلاق – در صورت مخالفت مرد – کمی دشوار است .
اما در هر حال در دوران عقد نیز زن می تواند با اثبات یکی از موارد ۱۲گانه شروط عقدنامه یا عسر و حرج از دادگاه تقاضای طلاق کند.
جدا از مباحث عسر و حرج و تشخیص آن در صورت اثبات هر یک از شروط زیر توسط زن , امکتن طلاق یک طرفه برای زن فراهم می گردد ؛
• مرد به مدت شش ماه نفقه زن را ندهد.
• در صورتی که زن بتواند سوء رفتار مرد را ثابت کند.(فحش دادن، توهین، کتک زدن و یا تهدید)
• در صورتی که مرد بیماری خطرناک غیر قابل درمان داشته باشد.
• چنان چه مرد دیوانه باشد و امکان برهم زدن عقد وجود نداشته باشد.
• مرد مشغول کاری باشد که مخل آبروی زن باشد.
• محکوم شدن مرد به مجازات ۵ سال حبس و یا بیشتر .
• اعتیاد به مواد مخدر ، مشروبات الکلی ، که به زندگی آسیب وارد کند .
• غیبت و ترک زندگی از طرف مرد به مدت شش ماه مستمر .
• محکومیت مرد به هر جرم و مجازات.
• بچه دار نشدن مرد بعد از گذشت پنج سال از عقد .
• مفقود الاثر شدن مرد بعد از شش ماه از مراجعه زن به دادگاه.
• ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر خود.

اگر زنی وکالت در طلاق داشته باشد در پاسخ این سوال که آیا او می تواند به جز طلاق، مهریه را نیز مطالبه نماید
بستگی به حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه داده شده ، از سوی شوهر دارد.
لیکن در صورتی که زن بخواهد بدون دلیل مشروع و بدون آن که شوهر از وظایف شرعى و قانونى خود کوتاهى کرده باشد
و صرفا به دلیل کراهت از مرد خواهان طلاق باشد ،
بایستى رضایت شوهر را درامر جدایی جلب کند که این امر در قالب طلاق خلع و مبارات ممکن می‌‏شود.

نفقه در طلاق از طرف زن
بعد از اینکه زن و مرد، باهم عقد میکنند، زن میتواند نفقه خود را از شوهرش بگیرد.
در طول زندگی مشترک، اگر قبلا زن نفقه اش را نگرفته باشد، میتواند هم نفقه گذشته را از مرد بگیرد و هم نفقه مربوط به زمان حال و آینده.
اگر زن از مرد وکالت در طلاق و یا یکی از شرطهای ۱۲ گانه در سند ازدواج را داشته باشد میتواند هم برای طلاق اقدام کند و هم نفقه اش را بگیرد.
در غیر این صورت فقط میتواند نفقه اش را بگیرد و نمیتواند طلاق بگیرد.

اجرت المثل در طلاق از طرف زن
اجرت المثل، در واقع دستمزدی است که زن در ازای کارهایی که در منزل مشترک انجام میدهد، به او از طرف مرد پرداخت می شود.
زمانی زن میتواند اجرت المثل خود را از مرد بگیرد که طلاق از طرف مرد باشد ، یعنی مرد بدون دلیلخواهان جدایی از زن خود را داشته باشد .
پس در زمانیکه زن قصد طلاق از شوهر خود را دارد، نمیتواند اجرت المثل را از شوهرش طلب کند .

در طلاق توافقی یا طلاق از طرف زوجه نیز که به صورت طلاق خلع می باشد زن چیزی از مهریه را در قبال طلاق اصطلاحا بذل می کند که در این جا نیز زن با اختیار از مقداری از مهریه در قبال طلاق صرف نظر می کند که باز هم ارتباطی به عدم استحقاق مهریه به زوجه (زن) و ندادن مهریه توسط مرد ندارد.

اما اگر زن ناشزه باشد بدین معنی که از مرد (شوهر) تمکین نکند و یا این که بیمار باشد و یا حتی مرتکب جرمی شده باشد و یا خیانت کند و مرتکب رابطه نامشروع شود، ارتباطی به مهریه او ندارد و همه این موارد مطلقا مانع دریافت و استحقاق زن نسبت به مهریه نیست و از اشتباهات رایج بین بعضی از مردم است که می پندارند رابطه نامشروع زن و یا ناشزه بودن او مهریه را از بین نمی برد.

اما در چه شرایطی مهریه به زن تعلق نمی گیرد ؟

بازدید : 307
يکشنبه 9 خرداد 1400 زمان : 6:32

اگر زن درخواست طلاق کند مهریه به او تعلق می گیرد؟

اما درخواست طلاق از طرف زوجه در دوران عقد بسیار دشوارتر است زیرا در این ایام علی رغم وقوع عقد نکاح هنوز زندگی مشترک شروع نشده است و دلیل موجه آوردن از سوی زوجه برای طلاق – اگر مرد مخالف باشد – کمی دشوار است خاصه این که زن به حق حبس نیز استناد کرده باشد. ولی به هر حال در دوران عقد نیز زن می تواند با اثبات یکی از موارد ۱۲گانه شروط عقدنامه یا عسر و حرج از دادگاه تقاضای طلاق کند.

اگر زنی وکالت در طلاق (وکالت حق طلاق) از شوهر داشته باشد در این که آیا او می تواند به جز طلاق، مهریه را هم وصول نماید بستگی به حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه داده شده از سوی شوهر دارد.

توجه داشته باشید اگر درخواست طلاق از سوی زن به استناد عسر و حرج باشد قبول بذل مهریه و تصمیم نهایی در این خصوص با دادگاه است اگر چه که پیشنهاد و مقدار بذل مهریه را زوجه به دادگاه اعلام می کند ولی اگر درخواست طلاق زن به استناد شروط ضمن عقد نکاح باشد خود زوجه به وکالت از زوج قبول بذل مهریه خواهد کرد. به عبارت ساده تر امکان گرفتن تعداد زیادی از مهریه در استناد شروط دوازده گانه عقدنامه بیشتر و راحت تر است

بازدید : 312
يکشنبه 9 خرداد 1400 زمان : 6:31

چه راه هایی برای طلاق زن وجود دارد ؟
1- عدم پرداخت نفقه از سوی همسر:
طبق ماده 1129 قانون مدنی در صورتی که زن بتواند امتناع شوهر از پرداخت نفقه و یا عجز او را پرداخت در دادگاه ثابت نماید. دادگاه شوهر را مجبور به طلاق زن می کند و چنانچه شوهر حکم را اجرا نکند خود دادگاه یا نماینده او اقدام به اجرای صیغه طلاق و امضای سند طلاق خواهد کرد.

2- عسر و حرج زن:
شاید بتوان گفت مهم ترین و فراگیر ترین راه برای طلاق زن و درخواست طلاق زوجه، طبق ماده 1130 قانون مدنی، زن این حق را دارد که در صورتی که ادامه زندگی مشترک برای او با مشقت همراه باشد از دادگاه خانواده تقاضای طلاق کند این مورد مشمول عسر و حرج قرار می گیرد که از مصادیق عسر و حرج می توان ترک زندگی مشترک خانوادگی از سوی مرد، اعتیاد به مواد مخدر، محکومیت قطعی مرد به حبس به مدت 5 سال یا بیشتر، ضرب و شتم و دیگر سوء رفتارهای مالی غیر قابل تحمل و ابتلاء مرد به بیماری های صعب العلاج و غیر قابل درمان را نام برد. مصادیق عسر و حرج که ذکر شد حصری نیستند و می توان موارد دیگری را هم در شمار آن ها قرارداد. تشخیص مصادیق عسر و حرج با دادگاه است.

3- غیبت زوج :
بر اساس ماده 1029 قانون مدنی به مدت بیش از چهار سال از مواردی است که زن بر اساس آن می تواند درخواست طلاق کند.

4- شروط دوازده گانه ضمن عقد ازدواج:
شروط مندرج در عقدنامه که در صورت تحقق هر کدام از آن ها، زن می تواند دادخواست طلاق بدهد. توسل به شروط ضمن عقد نکاح به عنوان دلیل برای طلاق به درخواست زوجه، ظرایف و پیچیدگی هایی دارد که مراجعه و مشاوره با وکیل متخصص طلاق را ضروری می نماید.

5- وکالت بلاعزل طلاق داشتن زن:
به عنوان شرط ضمن عقد ازدواج یا بر اساس عقد لازم دیگر .

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 121
  • بازدید سال : 419
  • بازدید کلی : 6640
  • <
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی